بادران پشت مجوز خود چه میکند؟
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۰۶۰۷۵
خرداد: «میگفتند همیشه کتاب همراه خودت داشته باش و لباس خوب بپوش، حتی میگفتند وقتی در کنار اطرافیانت هستی تلفنی با لیدرت در مورد واریز پورسانت صحبت کن، مثلا بگو پورسانتم چند یورو شد، تا دیگران کنجکاوِ کار شوند، گفتند ۳۰۰ یورو پرداخت کن و بعد دو نفر را به عنوان زیرمجموعه جذب کن تا آنها هم ۳۰۰ یورو پرداخت کنند و بعد از آن پورسانت دریافت خواهی کرد، چیزی شبیه به همان شرکتهای هرمی بود و من در اوایل زندگی مشترک بخش زیادی از پساندازم را از دست دادم».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش خرداد به نقل از انصاف نیوز، بازی روانی، اصل کار بیشتر شرکتهای بازاریابی شبکهای در داخل کشور است، شرکتهایی که بامجوز رسمی وزارت صنعت، معدن و تجارت فعالیت میکنند اما بیشتر کارشناسان اقتصادی کشور فعالیت این شرکتها را تایید نمیکنند. زن جوان در زمان پرزنت با صدای پر هیجانی میگوید: «با این پنچ میلیون هیچ سرمایهگذاریای نمیتوان انجام داد اما در بخش بینالملل شرکت ما، شما هفتهای ۱۵۰ میلیون تومان یا ۱۲ هزار یورو سود میکنید.» اما تجربههای مشابه نشان داده با سرمایهگذاری در این بخش شاید این پول را برای همیشه از دست بدهیم.
شرکتهایی که طبق گفتهی پرویز درگی رییس انجمن بازاریابی کشور، هیچ متخصصی که جزو سرمایههای ملی و بینالمللی بازاریابی ایران باشد با این شرکتها همکاری ندارد و حتی به اخلاق کار بازاریابی اشاره کرد که گاهی شستو شوی مغزی در جوانها و به کار بردن جملاتی همچون جنگیدن برای اهداف، هدف زدن و پیروز شدن باعث میشود دستیابی به اهداف وسیلهی دستیابی را توجیه کند، با وجود تمام خلاها و مشکلات در سیستم این شرکتها که حتی میبینیم اساتید و چهرههای بزرگ علم اقتصاد کشور هم بااین شرکتها همراه نیستند اما باید دلیل وجود این شرکتهای پر مساله را بررسی کرد، پرویز درگی بر این باور است که علت اصلیای که ادارهی صمت به بعضی از این شرکتهای داخلی مجوز داد، این است که دولت میخواست بخشی از موج بیکاری را مدیریت کند اما میتوانست با گرفتن نظر مشاوران اقتصادی مسایلش را خیلی راحتتر از این حل کند.
متن کامل گفتو گوی انصاف نیوز با پرویز درگی و یک مالباختهی شرکت بازاریابی شبکهای و همینطور بازاریابان را در ادامه بخوانید:
مالباخته:باید دروغ میگفتم که بیرون آمدم اما پولم را پس ندادندجوان مالباخته در یکی از ماههای پاییز با دفتر انصاف نیوز تماس گرفت و برای احقاق حقوقش درخواست کمک کرد، این جوان ماجرای سرمایهگذاری در یکی از شرکتهای بازاریابی شبکهای و از دست دادن پولش را توضیح داد و گفت: «ما به یک سمینار از طرف شرکت بادران دعوت شدیم، آنجا افراد زیادی شرکت کرده بودند و چند نفر در مورد کار در این شرکت توضیحی دادند، گفتند اجناس را از شرکت تهیه میکنید، میفروشید و پورسانت دریافت میکنید، توضیح دادند حتی میتوانید زیر مجموعه جذب کنید تا از فروش آنها هم پورسانت دریافت کنید.
اما بعد در مورد پلن دیگری در این کار صحبت کردند به نام پلن بینالملل که با این کار فعالیت خودشان را بینالمللی میکردند و همان نام کاربری همان پلنی که در سایت داخل ایران وارد کردیم به همان شکل در آن سایت وارد میکردیم، دامنهی این سایت آی آر نیست بلکه آی اس است.
بعد از سمینار ما را به یکی از دفترهایشان در کارگر شمالی دعوت کردند و باز هم ما را پرزنت کردند که اینجا درآمد میلیونی دارد، نمیخواهیم کسی بالا سر ما کار کند و از این صحبتها، به طوری که من کاملا شست و شوی مغزی شدم و در شرکت بادران ثبت نام کردم.
طبق چیزی که گفتند من خرید انجام دادم و بعد از آن گفتند اگر میخواهی در بخش بینالملل فعال شوی باید درآمدت بیشتر از این حرفها شود، من هم تصمیم گرفتم در این بخش برای درآمد بیشتر فعال شوم. طبق قانون شرکت باید ۵۰ یورو خرید میزدم و ۳۰۰ یورو برای حق عضویت پرداخت میکردم، بعد از آن پلن ما فعال شد.»
این جوان مالباخته با صدایی گرفته ماجرا را این طور ادامه میدهد: «پول را ریختم و در ازای آن کارتی به ما دادند که غیر از اعلام حق عضویتم به هیچ دردی نخورد، باید سر کلاسهای آموزشی برای دعوت افراد مینشستم که گفتند باید دو نفر دیگر هم به شرکت دعوت کنید تا آنها هم نفری ۳۰۰ یورو پرداخت کنند که از هر کدام ۳۰ یورو به من تعلق میگرفت و همینطور تا آخر، دقیقا شبیه به شرکتهای هرمی، اما وقتی سر کلاس آموزش جذب زیر مجموعه حاضر شدم نظرم به کلی تغییر کرد.
چون به من گفتند برای تاثیر بیشتر روی دعوت افراد به کار مثلا در محل کار یا در کنار دوست و آشنا لباس پوشیدنتان را تغییر دهید و همیشه برای پرستیژ بیشتر کتابی در دست داشته باشید.
میگفتند مثلا زمان استراحت در محل کار با لیدر خود تماس بگیرید و بگویید پورسانت من این ماه چند یورو شد و چه زمان به حسابم واریز میشود؟ با این کار باید اطرافیان را کنجکاو میکردیم تا در مورد کار پرس و جو کنند.
اما بعد از آموزشها به خودم گفتم این شکل کنجکاوی و دعوت به کار یک نوع گول زدن است، حس کردم آدمهای اطرافم را با کنجکاوی به یک مخمصه میکشم، برای همین دیگر قصد ادامه کار در این شرکت را نداشتم ولی گفتند شرکت این ۳۰۰ یورو را پس نمیدهد و باید زیر مجموعه دعوت کنید تا با پرداخت ۳۰۰ یوروی زیرمجموعهها پول شما جبران شود، یعنی با پورسانت زیرمجموعهها به حساب من ۳۰۰ یورویی که از دست دادم جبران شود.»
این جوان در ادامه گفت: «بعد از این اتفاقات من با پلیس آگاهی و وزارت اطلاعات تماس گرفتم و موضوع را کامل توضیح دادم، آنها گفتند کار این شرکت هرمی است. بعد از آن با قوه قضاییه هم تماس گرفتم و آنها گفتند باید از شرکت شکایت کنید تا موضوع بررسی شود اما بعد برای چند نفر توضیح دادم که قصد شکایت دارم و گفتند نکنم، چون آدمهای بزرگ بادران همه گردن کلفت هستند و امکان دارد برای من و همسرم مشکل پیش بیاید.»
اپراتور بادران:برای فعال شدن در بخش بینالملل باید پول پرداخت کردبعد از صحبت با این مرد جوان، خبرنگار انصاف نیوز به عنوان فردی که قصد دارد در این شرکت مشغول کار شود، با این شرکت تماس گرفت و در مورد بخش بینالملل پرس و جو کرد، زن جوانی در بخش اپراتور در مورد این بخش گفت: «بخش بینالملل شرکت بادران از ۱۸ بهمن شروع شده است و دوستان ایرانی میتوانند تبعه را زیر مجموعه خود کنند. یعنی در این طرح ثبتنامشان کنند و دریافتی هم داشته باشند. شما به عنوان یک ایرانی برای اینکه جایگاه بینالملل را فعال کنی باید به اندازهی یک مبلغ مشخص مثلا ۵۰ یورو یا ۱۰۰ یا ۲۰۰ یورو محصول خریداری کنی تا جایگاهت در بخش بینالملل فعال شود.
بعد که اتباع به عنوان زیر مجموعه جذب شدند باید پولی پرداخت کنند تا به آنها کارتی داده شود، این کارت هم حق عضویت و هم امکان یک سری خدمات به آنها را میدهد، مثلا میتوانند با ۵۰ درصد تخفیف از فروشگاههای جاسبی خرید کنند.
البته هزینهی پرداخت شده دست خودتان است مثلا ۵۰ یورو ۶ ماه اعتبار و ۱۰۰ یورو یک سال اعتبار دارد که بسته به استراتژی تیم و خود شما هر کدام را که بخواهید انتخاب میکنید و بعد پورسانت دریافت میکنید.»
عضو دیگر بادران:با ۴ میلیون هیچ کار نمیتوان کرد اما در اینجا میشوداین مسوول اپراتور بعد از توضیحات کلی در جهت پیگیری و دعوت به کار شماره تماس خبرنگار را گرفت و یک روز بعد خانمی دیگر تماس گرفت تا توضیحات بیشتری را در اختیار ما قرار دهد. این دعوت کننده با هیجان و انرژی بیشتر جملات را پشت هم ادا میکرد و بر سوددهی بالای شرکت تاکید فراوان داشت، همان شرکتی که مرد جوان بخش زیادی از داراییهایش را در آن از دست داده بود، دعوت کننده هم روش کار شرکت را طبق گفتههای مرد مالباخته و دعوت کنندهی دیگر تایید کرد و گفت: «شما زمانی که در بخش بینالملل زیر مجموعه جذب میکنید از حضور آنها نیز پورسانت کسب میکنید و پورسانت به صورت هفتگی به یورو واریز خواهد شد.»
زن جوان در مورد روند رسیدن به بخش بینالملل ادامه داد:«باید حدود پنچ میلیون خرید از شرکت انجام دهید تا به بخش بینالملل برسید، اما پنچ میلیونی که فقط یک بار سرمایه گذاری میشود و یک بار برای همیشه است. جالب است که با این سرمایه امکان انجام هیچ کار دیگری را ندارید ولی در این بخش با پرداخت این مبلغ تا هفتهای ۱۵۰ میلیون تومان یا ۱۲ هزار یورو سود میکنیم، کار بسیار جذاب و پورسانتده است. هیچ کجا همچین پولی را به بازاریابهای خود نمیدهد.»
این دعوت کننده در مورد کارت بازاریابی که در اختیار افراد فعال در بخش بینالملل میگذارند، گفت: «با این کارت میتوانند از هتل و بیمارستانهایی که طرف قرار داد شرکت هستند استفاده کنند و حتی برای خرید اجناس شرکت هم تخفیف خواهند داشت، اما برای ما ایرانیها یک قسمت خوب و پول ساز گذاشتند که استفاده از اینستاگرام است یعنی علم استفاده از اینستاگرام و ابزار آن را هم یاد میدهند.
خیلی افراد هستند که در اینستاگرام محصول میفروشند یا چیزی را ارایه میدهند ولی فرق کار ما با آنها این است که ما صاحب سایت میشویم و رباتی که مثل بازاریاب است به ما میدهند و یک نماد الکترونیک که گویی مجوز کسب و کارهای اینترنتی است و هر کس که این نماد را دارد افراد به آن اعتماد میکنند.
افراد وقتی میخواهند مبلغی را برای آن شخص فروشنده و یا ارایهدهندهی چیزی واریز کنند حساب بانکی برای آنها باز میشود و نه یک شماره کارت شخصی، بنابراین فکر میکنند پول را به بانک واریز کردند و با این وجود اعتماد بیشتری میکنند.
البته برای افغانها هم این امکانات وجود دارد اما چون معمولا سواد کمی دارند این قسمت را خوب درک نمیکنند و برای ما ایرانیها بیشتر جا افتاده است. اگر تا الان فقط در اینستاگرام لایک و فالو میکردیم حالا برای آن فکر و هدف داریم تا پول دربیاوریم اما خیلیها هنوز در خوابند و هنوز به آنچه داشتند راضی هستند اما ما در تیم بادران دو شغل پولساز یکی نت ورک و دیگری دیجیتال مارکتینگ داریم که در چند سال آینده برای آنها اتفاقهای خیلی خوبی اتفاق خواهد افتاد.»
این دعوت کننده در آخر به تاسیس شعبات شرکت بادران گستران اشاره کرد و گفت:« قرار است در ترکیه و بعد از آن در گرجستان بادران شعبه تاسیس کند، کشورهای اطراف همه به بادران درخواست دادند تا در آن کشورها شعبه راه اندازی کند و این موضوع کمک میکند تا در خارج از کشور ما دست راه اندازیم و کمک میکند تا به درآمدهای بیشتری دست پیدا کنیم.»
اقتصاددان:دولت باید بینش علمی خود را بیشتر میکردپرویز درگی اقتصاددان و رییس انجمن بازاریابی ایران به انتقاد از شرکتهای بازاریابی شبکهای پرداخت که در ادامه میخوانید:
خبرنگار: متوجه بخشی به نام بینالملل در یکی از شرکتهای شبکهای شدهایم که طبق بررسی بیشباهت به همان شرکتهای غیر قانونی در سالهای گذشته نیست، یعنی برای حق عضویت بازاریاب پولی پرداخت میکند و از این پرداخت به بالا سری سود میرد، البته این شکل کار در بعضی دیگر از شرکتهای بازاریابی شبکهای اتفاق میافتد اما با این تفاوت که در اذای این مبلغ پرداخت شده مثلا کارتی به عنوان ارائه خدمات میدهند، کارتی که خدمات ملموسی برای آن در نظر نگرفتهاند، این شکل کار از نظر شما در قالب شرکتهای بازاریابی شبکهای میگنجد؟
پرویز درگی:من از ابتدا به این شرکتهای بازاریابی شبکهای و هرمی علاقهای نداشتم، چه آن زمان که شرکتهای مثل گلدکویست فعال بود و چه بعد از آن که وزارت صمت برای این شرکتها سازمانی را ایجاد کرد، حتی به یاد دارم چند سال پیش از مدیران وزارت صنعت و معدن با من تماس گرفتند برای بخش مشاوره در قسمت مربوط اما همان زمان هم گفتم علاقهای به این نوع بازاریابی ندارم برای همین هم ورود پیدا نکردم.
اما میدانم یک سری شرکت هستند که اسامی آنها مشخص است و بیشترین فعالیت هم طی این سالها در حوزهی بازاریابی شبکهای داشتند، یک چارچوبی را وزارت صمت برای آنها مشخص کرده اما اینکه واقعا چقدر رعایت کردند یا نکردند را نمیدانم.
اما اگر سوال مطرح شود که چرا من علاقهای برای ورود به شرکتها را نداشتم، دلیل این است که با وجود اینکه گاهی به مقررات قانونی هم پایبند بودند، نیروهای این شرکتها را که بیرون میدیدم حس میکردم اینها خیلی آموزش دیدند و مغزشان تربیت شده است، از واژههایی استفاده میکردند که مثلا برای اهدافت باید بجنگی، باید یکی یکی همهی آنها را بزنی و امثال این، منظورم این است که مدام از واژههایی استفاده میکردند که خیلی لطیف نبود. من گاهی با افرادی برخورد کردم که سر جملاتی مثل هدف زدن، جنگیدن برای هدف و پیروز شدن، دستیابی به اهداف وسیلهی دستیابی را توجیه کرده است.
در فروش و بازاریابی اخلاق خیلی مهم است، ما میگوییم در بازاریابی با مشتری دوست هستیم و باید چیزی را به فرد بدهیم که واقعا یک مساله از مسایل او را حل میکند. ما به فروشندگانمان میگوییم شما به فکر فروش خودتان نباشید بلکه مشاور خرید مشتری باشید و واقعا اگر مشتری چیزی را میخرد که شما میبینید به نفعش نیست چیز دیگری را به او معرفی کنید چون در بلند مدت سود و برکت بیشتری را برای شما میآورد، آدمها از خریدشان خوشحال و خشنود میشوند به همین دلیل مشتری به شما وفادار میشود، در این صورت مبلغ مجانی شما میشوند و بازاریاب توصیهای شما میشوند.
اما برای اینکه من اهدافم را بزنم و برای آن بجنگم باید مانعی را از سر راهم بردارم و در همین راستا گاهی شاهد بودم شخص خریدار از بازاریابان همین شرکتها پس از مدتی که از خریدشان میگذشت خریدارها به یک پشیمانی پس از خرید و یا به اصطلاح تنفر پس از خرید میرسیدند.
این طور شیوههای بازریابی و فروش را به هیچ وجه ما توصیه نمیکنیم، یک سری از این افراد جنسی را مثلا به مادربزرگ و یا خالهی خود میفروختند و میگفتم آیا واقعا این اجناس به درد خانوادهی شما میخورد؟ میگفتند نه ولی ما یاد گرفتیم وقتی اهدافمان را میزنیم که ابتدا به نزدیکترین افراد جنس بفروشیم.
من فکر میکنم بعضی از این بچهها یاد گرفتند وقتی بتوانند به عزیزترین کسانشان چیزی بفروشند آن پردههای حجب و رعایت کنار میرود در نتیجه با بقیه افراد راحتتر برخورد میکنند حتی یکی از همان بازاریابها میگفت طبق تعالیم شرکت ما اول باید به نزدیکتریم افراد زندگیمان جنس بفروشیم تا اهدافمان را بزنیم تا در عرض فلان مدت ماشین و ویلای دلخواهمان را بخریم.
این مسایل من را دلگیر میکرد و با وجود آنکه خیلی از این شرکتهای بازاریابی شبکهای برای برگزاری سمینار آموزشی و مشاوره به دفتر من تماس میگرفتند، میگفتم به این حوزه علاقهای ندارم.
بعضی از این شرکتها قانونی به نام حق عضویت دارند، فرد برای آنکه در شرکت و یا بخش خاصی از کار فعالیت کند باید مبلغی را خرید کنند و یا بدون دریافت جنس فقط به حساب لیدر و یا شرکت واریز کند، آیا در شکل بازاریابی شبکهای حق عضویت تایید شده است؟
تا جایی که من خبر دارم، چیزی به نام حق عضویت وجود نداشته و اینها بر اساس آن زیر مجموعههای که میگرفتند و درصدهای که توسط زیر مجموعه به حساب آنها شارژ میشد فعالیت میکردند و من اصلا نشنیدم که این شرکتها مجوزی برای حق عضویت گرفتن از افراد وارد شونده، داشته باشند.»
گاهی دیده میشود که در بخشهای کم یا زیاد این شرکتهای شبکهای تخلفی صورت میگیرد اما برخورد قانونی دیده نمیشود، گاهی تخلفات عیان است و با وجودی که پلیس فتا وظیفه دارد فقط در شرایط ایجاد تخلف ورود میکند هم در موضوع حضوری ندارد، سوال قابل بررسی این است که با وجودی که یکی از شعارهای این شرکتها مفید بودنشان برای اقتصاد کشور است، آیا واقعا فایدهی آنها دلیلی است تا برخورد و سختگیری خاصی با این شرکتها نشود؟
من به عنوان رییس انجمن بازاریابی ایران با اساتید مطرح بازاریابی ایران به صورت مرتب دیدار و ارتباط دارم تا به حال نه شنیدم و نه دیدم که یکی از افراد بزرگ و سرمایههای ملی و بینالمللی بازاریابی ایران با شرکتهای بازاریابی شبکهای همکاری داشته باشند.
بیشتر دوستانی که در حوزهی شرکتهای بازاریابی همکاری میکنند، حداقل جزو برندهای خیلی بزرگ و علمی مملکت نیستند. چیزی که مسلم است و فکر میکنم علت اصلیای که اداره صمت بعد از آن فعالیتهای غیر قانونی به بعضی از این شرکتهای داخلی مجوز داد، این است که دولت میخواست بخشی از موج بیکاری را مدیریت کند اما میتوانست با گرفتن نظرات مشاورین اسبق انجمنهای ملی مسایلش را خیلی راحتتر از این حل کند و باید روی مسایل تولید و بازاریابی علمی سرمایه گذاری میکرد، زیرا من خیلی شیوههای این شرکتها را نمیپسندم و طبیعتا فکر میکنم اگر به مراجع ناظر گزارشهایی شود رسیدگی خواهد شد زیرا خود اداره صمت هرگز توصیهای بر فعالیتهای غیر قانونی نخواهند داشت.
گاهی پیگیری برای عملکرد اشتباه در این شرکتها به بنبست میخورد، به طوری که مسوول خاصی برای رسیدگی پیدا نمیشود، آیا بروکراسی اداری برای این شرکتها هنوز جا نیوفتاده یا این روشی برای دور زدن مسایل قانونی است؟
قطعا در وزارت خانه ساز و کار این دیده شده و برای آن سازمانی وجود دارد و حتی معروفترین شرکتها هم با مجوز اداره صنعت و معدن فعالیت میکنند و اداره صمت صد در صد اساسنامهای برای آنها در نظر گرفته است. این شرکتها موظف هستند در قالب آن چارچوب فعالیت کنند و اگر غیر از آن عمل کنند از طریق مراجع نظارتی پیگیری خواهد شد، اما امیدوارم دولت ما یک مقدار بینشهای علمی خود را بیشتر کند و از طریق مسیرهای منطقیتر کشور را به توسعهی پایدار برسانند، فعالیتهای خود را پیش ببرد و مسایل بیکاری را از بین ببرد.
برچسب ها: بادران ، بیز ، سازمان صنعت معدن و تجارت ، شرکت شبکهای ، شرکت شبکهای بازاریابی ، شرکت هرمی ، پنبه ریزمنبع: خرداد
کلیدواژه: بادران بیز سازمان صنعت معدن و تجارت شرکت شبکه ای شرکت شبکه ای بازاریابی شرکت هرمی پنبه ریز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۰۶۰۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۲۵ اردیبهشت، آخرین مهلت اصناف برای دریافت شناسه یکتا
نبی پور عضو هیات رییسه و دبیر اتاق اصناف مرکز استان یزد گفت: بر اساس اعلام مرکز پایش و بهبود مراکز کسب و کار کشور همه اصناف باید تا این تاریخ با مراجعه به درگاه ملی مجوزها و بارگذاری مدارک لازم این شناسه را دریافت کنند.
وی افزود: دریافت این شناسه به منزله پروانه کسب الکترونیکی آنان خواهد بود و اصنافی که تا تاریخ یاد شده این اقدام را انجام ندهند از همه خدمات دولتی از جمله امور بانکی و تامین اجتماعی محروم خواهند شد.
در حال حاضر بالغ بر ۵۱ هزار پروانه کسب کاغذی در استان یزد وجود دارد که باید به شناسه یکتا تغییر کنند و تاکنون تنها کمتر از ۲۰ درصد صاحبان صنوف برای این کار اقدام کرده اند.
شفافیت مالی و پیشگیری از سوء استفاده از مجوزهای کسب اصلیترین دلیل این اقدام ملی است.